در میان ادیان الهی دین اسلام به حیث مبادی اخلاقی، قانونی و ... دارای جایگاه ویژه و خاصی است و چون دین کامل و جهان شمولی است قوانین کامل و فراگیری در ان بیان شده که متناسب با شرایط فرد و اجتماع است در واقع دین اسلام به 2 معیار فرد و اجتماع و شرایط آن توجه داشته و قوانین خود را روشن نموده است باید توجه داشت که قوانینی که در نظامهای حقوقی وجود دارد یا منشأ دینی دارند و یا منشأ غیردینی، لذا بیشک دین اسلام کاملترین دین به حیث توجه به تمامی ابعاد مورد نیاز انسان است سعادت و پیشرفت جامعه در گرو تبعیت از قوانین برای حفظ امنیت و عدالت و ... در سطح جامعه است که اهمیت این معیارها برای پیشرفت امری غیر قابل انکار است اینجاست که اسلام قوانین درخور تأمل و مناسبی بیان میکند که از کلیت جامع و همپوشانی وسیعتری نسبت به سایر قوانین غیرالهی برخوردار است. ممکن است بیان شود احکامی که در دین یا شرع بیان شد متناسب با شرایط جامعه و احوالات بزهکار و بزه دیده نباشد اما باید گفت قوانین اسلام قوانینی است که به ثمرات اجرای قوانین بر فرد و جامعه توجه ویژهای دارد لذا میبینیم که تودهای از قوانین و راهکارهای اسلام جنبه توصیهای داشته که غالباً از بازدارندگی ضعیفتری نسبت به مرحلهی اجرای کیفر دارد و ناظر به مرحلهی پیش از اجرای جرم است چرا که دفع شکلگیری جرم در مراحل اولیه، زیانهای فردی و اجتماعی را از بین برده یا به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و سایر قوانین نیز برای مرحلهای است که شخص از هر مسئلهای قصد تخطی از قانون کرده و در صدد به فعلیت رساندن آن است این قوانین که شارع مقدس عقوبت سنگینی چون حیات و ... را برای آن در نظر گرفته است ناشی از دو امر است